• ۰۲۱-۵۸۱۲۹

  • nezarat@ircg.ir

اعتیاد به بازی
اعتیاد به بازی

یکی از مهمترین بیماری های روحی و روانی عصر جدید مربوط به استفاده نامطلوب از دستاوردهای تکنولوژی است .گرچه آسیب های روانی مربوط به این فناوری ها مختص به قشر و یا سن خاصی نیست اما   در میان افرادی که از این فناوری ها آسیب می بینند ، کودکان و نوجوانان جزو آسیب پذیرترین گروه ها هستند و این آسیب ها معمولا تا آخر عمر بخش مهمی از دستگاه عصبی آن ها را درگیر می کند. 

در این مقاله سعی داریم درباره یکی از معروف ترین این آسیب ها یعنی اعتیاد به بازی های رایانه ای و سرگرمی های الکترونیک با هم گفتگو کنیم.

امروزه اعتیاد به بازی‌های دیجیتالرا تحت عنوان اختلال بازی نیز می‌شناسند. البته این دو تعریف تفاوت‌های فنی اندکی نیز با هم دارند اما همپو‌شانی‌های زیادی نیز دارند.

 اختلال بازی یعنی رفتار مختل‌شده فرد در مواجهه با بازی‌های کامپیوتری.

 استفاده اجباری و غیرقابل کنترل از بازی‌ها که به اختلالات جدی و بلندمدت فرد در زندگی شخصی او می‌انجامد.

 اختلالاتی مثل انزوای اجتماعی و افت تحصیلی-شغلی. 

سازمان بهداشت جهانی نیز در آخرین طبقه‌بندی بیماریها اختلال بازی کردن را معرفی کرده است.

 در برخی از یادداشت‌های سازمان بهداشت جهانی به بیش از  روزی دو ساعت مواجهه با صفحه نمایش و بازی به عنوان حد «استفاده افراطی از بازی‌ها» اشاره شده‌است. 

البته این عدد توسط همه متخصصین مورد توافق نیستاما می‌توان به چنین حدودی در مورد دغدغه‌ها و نگرانی‌های روزمره ما درمورد گیمرهای اطرافمان اشاره کرد. 

اگر در اطرافتان یا خودتان ! کسی را سراغ دارید که حداقل روزی ۲-۳ ساعت به شکل اجباری و غیرقابل کنترل به انجام بازی می‌پردازد سعی کنید راهی برای کمک کردن به او پیدا کنید و از متخصصین حوزه روان‌شناسی سلامت کمک بگیرید. 


ابزارهای سنجش استفاده افراطی از بازی‌ها:

انجمن روان‌پزشکی آمریکا چند ابزار مختلف از جمله پرسشنامه PVP (پرسشنامه بازی‌کردن دردسرساز) را تهیه کرده تا در شناختن رفتارهای افراطی و شبه‌اعتیادی فرزندانمان در حوزه بازی‌های دیجیتال به ما کمک کند. ابزار فوق از ۹ مورد تشکیل شده‌است :

۱.آیا به طور دائم به دنیای بازی‌های دیجیتال اشتغال خاطر دارید؟ حتی وقتی بازی نمی‌کنید به فکر تعطیلات آخر هفته و انجام مجدد بازی هستید؟

۲.اثرات ترک. آیا وقتی سعی میکنید بازی را متوقف کنید یا وقتی جایی هستید که دستگاهتان را در اختیار ندارید دچار خشم، بی‌حوصلگی، تنش و اضطراب می‌شوید؟

۳.آیا احساس نیاز میکنید که زمان بازی خود را کاهش دهید اما در عمل نمی‌توانید موفق به کاهش آن شوید؟

۴.آیا علاقه‌ خود را به فعالیت‌های دیگر مخصوصا سرگرمی‌های اجتماعی و ورزشی از دست داده‌اید؟

۵.آیا برای فرار از خلق‌ها و احساسات منفی مثل استرس روزمره و افسردگی به بازی‌ها پناه می‌برید؟

۶.آیا روابط عاطفی با نزدیکانتان را به خاطر استفاده بیش از حد از بازی‌ها از دست می‌دهید؟

۷.آیا در خواب شبانه یا اشتهایتان به خوراک تغییری ایجاد شده‌است؟ اضافه وزن پیدا کرده‌اید؟

۸.آیا در مورد ساعات انجام بازی به والدین، معلمان یا دوستانتان دروغ می‌گویید و آنرا مخفی می‌کنید؟

۹.بهترین ساعات زندگی شما پشت کامپیوتر یا کنسول شخصی‌تان رقم می‌خورد؟

وجود هر کدام از موارد فوق میتواند تلنگری راجع به وجود «اختلال بازی‌کردن» در فرزند ما باشد. البته برای مطمئن شدن راجع به وجود این مشکل وجود حتی چند مورد از لیست بالا ضروری است اما کافی نیست. برای اظهار نظر قطعی باید به متخصص مراجعه کرد.

برخی از نظریه‌ها در مورد چرایی ایجاد اعتیاد به بازی‌های دیجیتال بر سیستم پاداش مغزی بازی‌ها یعنی «حلقه‌های اجبار» تمرکز می‌کنند تا طبیعت اعتیادآور آنها را توضیح بدهند. مغز انسان ساختاری به نام دستگاه مزولیمبیک دارد که با انتقال‌دهنده عصبی  دوپامین کار می‌کند. دستگاه مزولیمبیک مسئول پردازش موارد مربوط به لذت و پاداش در بدن انسان است. وقتی انسان به هدف لذت‌بخش خود دست پیدا می‌کند و یا مانعی در راه رسیدن به هدف را از پیش رو بر می‌دارد، دوپامین ترشح می‌شود و پیام‌های عصبی مربوط به لذت را به مغز می‌رساند که این امر موجب سرخوشی و حس شادمانی در فرد می‌گردد. تصور کنید در یک روز برفی و سرد بعد از یک پیاده‌روی سنگین و عبور از جاده‌های خطرناک به خانه می‌رسید و درحالیکه بسیار خسته هستید به شومینه خود پناه می‌برید و گرم می‌شوید. طبیعتا حسی را تجربه خواهید کرد که تا مدتها در ذهنتان باقی خواهدماند. این حس سرخوشی و لذت به دلیل انتقال‌دهنده عصبی دوپامین و پیام‌های دستگاه مزولیمبیک میسر می‌شود. چراکه موانع بسیاری را از پیش رو برداشته‌اید، گرسنگی و سرما را تحمل کرده‌اید و در راه رسیدن به هدف خود که همان رسیدن به منزل و گرم شدن در کنار شومینه بوده مشقت فراوان کشیده‌ایدبله، لذت اینطوری کار می‌کند و بله، لذت بسیار اعتیادآور است.

بازی‌های دیجیتال شبیه‌سازی از مدارهای لذت را در مغز به وجود می‌آورند. صحنه‌هایی از نبرد، هیجان و تعقیب و گریز با دشمنان را برای شما نمایان می‌کنند. اگر در این نبردها شکست بخورید ناراحت و شاید عصبی بشوید و ممکن است بارها تلاش کنید. اما لحظه پیروزی لحظه‌ایست که دوپامین را فراخوانی می‌کند و باعث سرخوشی و میل بیشتر به پیشروی در شما می‌شود. بنابراین تمایل پیدا می‌کنید این حلقه‌های کسب لذت را بیشتر و بیشتر تکرار کنید تا لذت‌ خود را صدچندان سازید. نتیجه‌اش «حلقه‌های اجبار» است. دیگر از تک‌تک نبردها لذت نمی‌برید اما خود را مجبور احساس می‌کنید که حلقه‌ها را ادامه بدهید. دیگر قطع کردن بازی سخت است و این همان سندرم تحمل است. یعنی برای کسب لذت بیشتر از بازی مجبورید بارها و بارها به بازی برگردید.